زمزمه های خودم؟!!

خوب دیگه

شدم مثل چوپانی که

 نی خودش رو گم کرده

گوسفنداش مردن و بع بع نمیکنن!!

تلاش باد و بارون  برای ایجاد  آهنگ

 زندگیم بی نتیجه است!!

مدت هاست هیچ صدایی جز زمزمه های درونم نمیشنوم!

توی سکوتم دنبال یه همصدا میگردم

نی من نیست

گوسفندام مردن

باد و بارونی نیست تا باهام همصدا شه.

خسته شدم

زمزمه ها دارن گمراهم میکنن!!!

 

 

پ.ن1: همینطوری آدم چوپان دروغگو میشه دیگه!!!

از تنهایی شاید!

پ.ن2: فعلا نمیتونم طور دیگه ای بنویسم. ببخشید.

مینویسم که آروم شم. پس دعوام نکنید که چرا غمگنانه مینویسم!

 

نظرات 13 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ب.ظ

باز خوبه می‌نویسی که آروم شی...
من دیگه با نوشتنم آروم نمی‌شم...

ستایش سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:35 ب.ظ

همه چیز سر چوپان است این روزها!!!
زمزمه های درون من رو هم رها نمی کنن...حتی در خواب...
به خودت سخت نگیر... رسمه جوونیه... شاید این زمزمه های دیوونه کننده باید باشه که به جایی برسیم...
نی و گوسفند و همصدا بهونست فریناز... تا بلکه خودمون... خود واقعیمون رو پیدا کنیم.
هر چقدر دوست داری غمگینانه بنویس.... فکر نمی کنم این یکی به هیچ احدی ربط داشته باشه!

نگین سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:44 ب.ظ http://sayetarik.blogsky.com/

چوپان دروغگو نشوووووووو!!!!!!!!کی گوسفندات رو کشت برم بکشمش؟!!!!!!!!

همفری بوگارت چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ق.ظ

تنهایی زیادم بد نیتس
میتونیخودتو باز سازی کنی توش

فوژان پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:20 ق.ظ http://www.foojan.blogfa.com

فوژان پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:24 ق.ظ http://www.foojan.blogfa.com

ببین یه چیزی بگم ؟ اگه نیتو گم نمی کردی که خود گوسفندا دنبالت را می افتادن و بع بع میکردن !
راستی نکنه بلد نیستی نی بزنی و گوسفندا رو فراری دادی !
البته گوسیای الان نی گوش نمیدن که فقط پرکاشن و گیتار الکتریک امتحان کن جواب میده .
بجون خودم مسخره ننوشتم برو تو بحرش میگیری چی میگم !
بدردت می خوره .

علی پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.maryamman.blogfa.com/

سلام جالب و دوست داشتنی و ساده

ورونیکا پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:48 ب.ظ http://veronika.blogsky.com/

غصه نخور دوستم منم تهنام جفت خودم

نیما جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ق.ظ http://www.feger.blogfa.com

هر چه می خواهد دل تنگت بگو
هیچ آدابی هم نجو

بی حوصله جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:59 ق.ظ

ببخشید این روزا سرم خیلی شلوغه
راستی این پست آخریت خیلی قشنگ بید جیگر D:

رحمت جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:46 ب.ظ http://www.loollian.blogsky.com

این نیز بگذرد فریناز جان....! (گل)

پیام جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:10 ب.ظ http://www.payamsn.persianblog.com/

سلام.امید وارم که سراینده سرود شادی باشی

r دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:51 ب.ظ

r

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد